ریسباف در معرض خطر بسازوبفروشها / پرهیز از پارادایم کالبدی به مجموعه
تاریخ انتشار: ۱۲ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۲۷۷۲۰
موضوع کارخانه ریسباف متفاوتتر از سایر کارخانههای دهه ۲۰ به بعد است، مجموعهای بکر با وسعت هفت هکتار که در باغ صفوی اصفهان قرار گرفته است، اهمیت تاریخی این مجموعه را نسبت به سایر کارخانهها بیشتر میکند. این کارخانه برای نجات خود از تخریب، در انتظار اجرای طرح موزه منطقهای اصفهان است.
به گزارش خبرنگار ایمنا، «ریسباف» بازماندهای از مجموعه کارخانههای نساجی اصفهان است که در سال ۱۳۱۴ تأسیس شد و اصفهان را به یکی از قطبهای نساجی کشور تبدیل کرد و حتی تولیدات آن بیرون از مرزهای ایران نیز طرفدارانی داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در چند دهه اخیر، بسیاری از آنها که در شمار بناهای شاخص صنعتی، تاریخی کشور بودند، به دست سوداگران تخریب شدهاند. البته بخشی از کارخانهی «پشمباف» به صداوسیمای جمهوری اسلامی مرکز اصفهان و بخش باقیمانده از کارخانه «صنایع پشم» (کوشک میانی و سردر ورودی) به دبیرخانه شورای اسلامی شهر، تغییر کاربری داد و تداوم فعالیت در کارخانه «نختاب» (دخانیات امروزی)، بخشهایی از این بنای صنعتی را از خطر تخریب نجات داد.
اما موضوع کارخانه ریسباف متفاوتتر از سایر کارخانههای دهه ۲۰ به بعد است، مجموعهای بکر با وسعت هفت هکتار که در باغ صفوی اصفهان قرار گرفته است، اهمیت تاریخی این مجموعه را نسبت به سایر کارخانهها بیشتر میکند. این کارخانه یکی از آخرین نمونههای معماری صنعتی اصفهان است که برای نجات خود از قطعهقطعه شدن و تخریب، در انتظار اجرای طرح موزه منطقهای اصفهان است و با خبر واگذار شدن این مجموعه به میراث فرهنگی برای تبدیلشدن به موزه، موج جدیدی از امید برای احیای این مجموعه ارزشمند تاریخی برای فعالان میراث فرهنگی و دوستداران تاریخ و فرهنگ اصفهان ایجاد شد که البته این موج با تردیدهایی هم همراه بود.
از اینرو خبرگزاری ایمنا اقدام به برگزاری میزگردی تخصصی تحت عنوان «مجموعه ریسباف و آنچه باید کرد؟» با حضور علیرضا ایزدی، مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان اصفهان، حسین مسجدی، اصفهانپژوه و عضو هیئتعلمی دانشگاه، محمد عربمعمار و علی عطریان، معماران و اساتید دانشگاه، مهدی تمیزی، هنرمند و صاحبنظر هنری، حضور برخط رضا دبیرینژاد، کارشناس و صاحبنظر در حوزه موزه و موزهداری و بهنام ابوترابیان، پژوهنده منظر فرهنگی ایران کرد، که در بخش اول این میزگرد که پیشتر منتشر شد که میتوانید مشروح آن را از این قسمت مطالعه کنید، به بررسی نحوه تبدیلشدن ریسباف به موزه منطقهای و سازوکاری که اداره کل میراث فرهنگی با مشارکت شهرداری اصفهان برای تبدیل کردن این مجموعه به موزه در نظر گرفته است، پرداخته شد.
در بخش دوم این میزگرد ضمن بررسی آفتهای پیش روی این مجموعه برای تبدیلشدن به موزه منطقهای به مسئلهیابی، نحوه سیاستگذاری و اقدام برای تبدیلشدن مجموعه ریسباف به موزه پرداخته شده است که مشروح صحبت صاحبنظران را در ادامه میخوانید.
پیگیری برای واگذاری کامل ریسباف به میراث فرهنگی باید مستمر و مداوم باشدحسین مسجدی، اصفهان پژوه و عضو هیئتعلمی دانشگاه اصفهان اظهار کرد: با توجه به شناختی که از وضعیت موجود ریسباف دارم، برای من هنوز باورکردنی نیست که بانک ملی بدون مخالفت یا ایجاد موانع قانونی بخواهد این مجموعه را به میراث فرهنگی برای تأسیس موزه یا هر استفاده فرهنگی دیگری واگذار کند، از همه متولیان امر که میتوانند در موضوع واگذاری ریسباف از بانک ملی به میراث فرهنگی مؤثر باشند، انتظار میرود پیگیر این امر بهصورت مداوم حتی بهصورت هفتگی باشند.
وی افزود: مصوب شدن احیای کارخانه ریسباف بهعنوان موزه و واگذاری آن به وزارت میراث فرهنگی توسط کمیسیون اصلی حقوقی نهاد ریاستجمهوری اقدام ارزشمندی است، اما تجربه ثابت کرده است، موضوعاتی که در کمیسیونها و جلسات اینچنینی مصوب میشود، اگر پیگیری و استمرار لازم از سوی متولیان امر و مسئولان آن استان صورت نگیرد، در اجرا به مشکل میخورد.
ریسباف در معرض آفتهای پنهان و آشکاراین اصفهانپژوه تأکید کرد: مجموعه ریسباف و واگذاری آن موضوعی بسیار مهم و ضروری است، درواقع این موضوع در معرض آفتهای پنهان و آشکاری قرار دارد که از مهمترین آنها، ولع بسازوبفروشها است، زیرا این قشر اقداماتی مخربی در این مجموعه عظیم تاریخی و صنعتی انجام دادند، این قشر از جهل برخی مدیران وقت استفاده کردند و به ثروتهای انبوه رسیدند؛ بهخوبی میدانیم که بسازوبفروشها مجموعه کارخانههایی که در محدوده چهارباغ بالا بود را در آن زمان متری ۱۵۰ هزار تومان معامله کردند و بخش اعظمی از این کارخانهها که بخشی از هویت و تاریخ شهر اصفهان را در معرض خرید و فروش گذاشتند و تبدیل به ساختمانهای اداری و مجتمعهای مسکونی کردند.
وی گفت: متأسفانه برخی مسئولیان فاقد دانش میراثی و تاریخی هستند و همین امر باعث شد که چهارباغ بالا را بهعنوان یک محدوده تاریخی در نظر نگیرند و فکر کنند این خیابان فقط یک فضای شهری با انبوهی از درختان است. هنوز برخی مسئولان استان و شهر از داخل مجموعه ریسباف بازدید نکردهاند و نسبت به اهمیت تاریخی و فرهنگی این مجموعه ناآگاه هستند.
درِ مجموعه ریسباف باید به روی شهروندان باز شودمسجدی ادامه داد: من معتقد هستم، اگر میراث فرهنگی اراده کند که درِ مجموعه ریسباف را برای بازدید مسئولان و شهروندان باز کند، یک مرحله از خطر بسازوبفروشها رها خواهد شد، درواقع با بازگشایی درِ مجموعه ریسباف هم مسئولان و هم شهروندان به اهمیت و ارزش این مکان پی میبرند، متأسفانه برخی مسئولان و شهروندان آگاهی لازم از مجموعه ریسباف و ارزش آن را ندارند و بسیاری فکر میکنند ریسباف یک مجموعه صنعتی همچون مجموعههای صنعتی دیگر در نقاط مختلف شهر اصفهان است.
وی اضافه کرد: اصفهان شهری است که هنوز در آن آثار تاریخی متعلق به دوران ساسانی وجود دارد، بهعنوان مثال اصل پل خواجو متعلق به دوره ساسانی است و تحولات تاریخی بسیاری در این بنا اتفاق افتاده است که اکنون بهعنوان پل خواجو آن را میشناسیم. در اثر ناآگاهی برخی مدیران از ارزش بناها، بهراحتی این میراث کهن تخریب میشود.
این مدرس دانشگاه گفت: هیچ معیاری برای میراث و غیرمیراث بودن بناها توسط برخی مسئولان اصفهان وجود ندارد، بهعنوانمثال مسجد کازرونی واقع در خیابان عباسآباد با وجود اینکه فعالان میراث فرهنگی تمام تلاش خود را برای حفظ و نگهداری آن کردهاند و ارزشمند بودن این بنا را بارها و بارها به مسئولان و متولیان امر گوشزد کردند، قرار است طی دو هفته آینده تخریب شود. نکته قابل تأمل این است که این تخریب توسط فردی که آن را ساخته است، صورت نمیگیرد بلکه توسط عدهای پولدار که عضو هیئتامنای این مسجد هستند، قرار است انجام شود و متأسفانه باید گفت رسانه و برخی مسئولان در این امر مهمترین تقصیر را دارند.
کارخانه ریسباف در معرض خطر استوی اظهار کرد: هدف از بیان مواردی که گفته شد این بود که بر این مسئله تأکید کنم که کارخانه ریسباف در معرض خطر است و متأسفانه مرحله اول این خطر برای ریسباف سالهای گذشته اتفاق افتاد، مرحله اول خطر این بود که تمام ماشینآلات آن به بانک فروخته شد و جالب اینکه بانک هم این ماشینآلات را نفروخته است، بلکه افرادی که در مجموعه بانک فعالیت میکردند آنها را فروختند. اگر بخواهیم تکتک ماشینآلات ریسباف را که تاریخ تحول صنعتی شدن اصفهان را رقم زدهاند، دوباره برگردانیم، در عمل غیرممکن است. هرکدام از این ماشینآلات بهنوعی یک شیء ارزشمند تاریخی بودند، میلیاردها تومان از فروش این ماشینآلات به دست آمد اما دریغ از آنکه یک ریال از این مبلغ که به جیب بانک رفته باشد.
مسجدی افزود: باعث تأسف است در شهری با قدمت ساسانیان، هنوز یک موزه به معنای واقعی نداریم. باعث تأسف است که بگوییم در محوریترین مکان گردشگری اصفهان یعنی خیابان سپه مکانی را سالها قبل به نام موزه احداث کردند که فضای آن با چند مجسمه دایناسور شکسته تزئین شده است، کجای این کار موزهسازی است؟ متأسفانه فقدان موزه به معنای واقعی در شهر اصفهان حس میشود.
مدیریت ریسباف باید هیئتامنایی باشدوی گفت: شهرداری باید در بحث تبدیل ریسباف بهعنوان موزه مشارکت داشته باشد اما این نهاد بهتنهایی نمیتواند در این حوزه ورود کند زیرا سیاستها با تغییر مدیریت شهری در هر دورهای تغییر میکند، به همین جهت نیاز است در کنار شهرداری چند نهاد دیگر مشارکت داشته باشند زیرا ریسباف جدا از بحث ارزش تاریخی، از لحاظ موقعیت جغرافیایی و انعطاف در نوع کاربری ویژه است. مجموعه مواردی که گفته شد باعث میشود که از مسئولان و متولیان امر بر لزوم سیاستگذاری و اتخاذ راهبرد صحیح برای این مجموعه بیشتر فکر کنند و مانع ورود جریانها و افراد سودجو همچون بسازوبفروشها به این حوزه شوند.
این اصفهانپژوه گفت: به نظر من بانک ملی بهراحتی این ملک ارزشمند را واگذار نمیکند، هرچند بانک ملی، دولتی است اما همچون بانکهای دیگر در مرحله اول مزایای و منافع خود را در نظر میگیرد، ضمن اینکه مسئولان بانک ملی همچون برخی از مسئولان اصفهان شناخت و آگاهی کامل نسبت به اصفهان و پیشینه این شهر و آثار آن ندارند و همین امر باعث شده است که روزبهروز بافت تاریخی ارزشمند اصفهان در حال از بین رفتن باشد.
وی تأکید کرد: به نظر من ابتدا مسئولان و متولیان امر باید تلاش کنند که مجموعه ریسباف بهطور کامل از زیرمجموعه بانک ملی خارج و به میراث فرهنگی واگذار شود، سپس درهای در این مجموعه برای بازدید مسئولان و شهروندان باز شود و درنهایت روند ایجاد موزه در این مجموعه فازبندی شود. علاوه بر موارد فوق میراث فرهنگی برای مجموعه ریسباف باید به فکر ایجاد یک تشکل هیئتامنایی باشد که با تغییر مدیران در سیاستگذاریها به این مجموعه خللی وارد نشود، این مدل موفق و امتحان شده در شهرهایی همچون پاریس و روم است که توانستهاند بافتهای تاریخی خود را حفظ کنند درواقع برای بافتهای تاریخی این دو شهر هیئتامنایی وجود دارد که با تغییر مدیران و مسئولان شهر خللی در تصمیمگیری و اجرای اقدامات برای حفظ بناها و بافتهای تاریخی شهر ایجاد نمیشود.
لزوم تفکر به ماهیت پروژه ریسبافمحمد عرب، معمار اظهار کرد: مجموعه ریسباف فرصتی است که قبل از اینکه وارد فاز طراحی و عملیاتی شود، درباره چرایی و ماهیت آن باید فکر شود. متأسفانه درخصوص چرایی و ماهیت بسیاری از پروژهها در این شهر فکر نشده است، به همین جهت میطلبد برای مجموعهای همچون ریسباف که نزدیک به پنج دهه است درگیر مباحث مختلف حقوقی برای تبدیلشدن به یک مجموعه فرهنگی است، بیشتر فکر شود.
وی افزود: یکی از حلقههای مفقوده که در بسیاری از پروژههای کشور طی این سالها با آن مواجه هستیم، این است که نمیدانیم ایجاد این پروژه چه تأثیری بر زندگی شهروندان و جامعه مخاطب آن دارد. برای اجرای طرحی به نام «میدانگاه مشاهیر» در اصفهان که چند هکتار زمین برای آن اختصاص پیدا کرده است، آیا تاکنون این پرسش را از خود کردهایم که اجرای این پروژه برای شهری که دومین میدان تاریخی جهان را دارد، چه توجیهی دارد؟
این معمار تصریح کرد: اصفهان و اصفهانی دو مقوله درگیر با یکدیگر هستند، یکی از بزرگترین مسائلی و مشکلاتی که ما در حوزه "معماری و شهر" به آن رسیدهایم، این است که اصفهان را جدا از اصفهانی در نظر گرفتهایم، از زمانی که اصفهان را نصفجهان تعریف کردیم و ما معماران با رویکرد کالبدی و از بالا به پایین به مسائل نگاه کردیم، جامعه و معماری را از یکدیگر جدا کردیم و اصفهان را فقط از منظر کالبدی در قالب شاهکار دوره صفویه در نظر گرفتیم، درصورتیکه که این دوره بخشی از این تاریخ و هویت شهر است نه تمام آن.
وی تأکید کرد: من فکر میکنم مسئله بسیار مهمی که امروز به آن روبهرو هستیم، از دست دادن باورمان نسبت به آن چیزی است که بودهایم و داشتهایم. امروز این حجم از دست دادن سرمایه اجتماعی که با آن مواجه هستیم به دلیل نبود این باور است. ما نمیدانیم کجای این جهان قرار داریم و مهمتر از همه نتوانستهایم جایگاه و پلتفرم معاصری برای خود تعریف کنیم و همین امر باعث شده است که دچار خودباختگی شویم.
ریسباف یک روایت از صدها روایت شهر اصفهان استعرب اضافه کرد: قبل از اینکه بخواهیم در خصوص تبدیلشدن ریسباف به موزه، اقدام عملیاتی شود، باید این مسئلهشناسی صورت گیرد که ریسباف چیست؟ ریسباف به واسطه نگاه معمارانه همکاران من بهغلط بهعنوان یک کارخانه و مجموعه از بنا و کالبد شناخته میشود، در صورتی که ریسباف یک روایت از صدها روایت این شهر است که اتفاقاً بسیاری از داستانها در آن نهفته است. این کارخانه تا امروز داستانها و روایتهای گوناگونی را به خود دیده است که این داستانها و روایتها بخشی از هویت شهر اصفهان را شکل میدهد. به همین جهت میطلبد جدا از نگاه کالبدی و معمارانه از این زاویه به کارخانه ریسباف نگاه شود و در مسئلهیابی این نوع نگاه لحاظ شود.
وی ادامه داد: باید ریسباف را یک متن چندلایهای دید و خارج از پارادایم موجود و نگاه صرفاً کالبدی، به این مجموعه نگاه کرد تا به خوانش دیگری از تاریخ این شهر دست پیدا کنیم. همین امر یکی از ضرورتها در مسئلهیابی مجموعه ریسباف است، درواقع این تعاریف هستند که میتوانند بسیاری از رویکردها را بسازند.
در موضوع تبدیلشدن ریسباف به موزه نباید محدود به تعریف و کارکرد شداین معمار گفت: در موضوع تبدیلشدن ریسباف به موزه نباید محدود به تعریف و کارکرد شد، چون میتواند خوانشهای غلط و سوءتفاهم ایجاد کند. موزه یکی از موضوعاتی است که بهواسطه تجربیات بسیار سطح پایین و عقبافتاده تعبیر غلطی از آن داریم، موزه همچنان برای ما گورستان اشیا و محلی است که یک سری آثار در آن حفظ میشود که این نوع نگاه و رویکرد، یک نگاه کلاسیک مربوط به دهه ۲۰ است.
وی اضافه کرد: باید هر اتفاقی نسبت خود را با آینده و وضعیت معاصر پیدا کند، جای موزه در اصفهان است و اتفاقاً این موضوع در شهری اهمیت دارد که با هزاران مسئله درگیر است، بهطور قطع مسئله آب، مسئلهای نیست که در اتاقهای دربسته به آن پرداخته شود، بستر پرداختن به مسائلی همچون آب، فرونشست و تمام بحران و چالشهایی که ما در شهر اصفهان با آن مواجه هستیم، موزه است اما موزهای که بتواند به معنای یک فضای پویا و زنده باشد.
نسبت موزه ریسباف با من شهروند اصفهانی چیست؟عرب افزود: موزههای هنرهای معاصر اصفهان، هنرهای تزئینی و تاریخ طبیعی در مجموع ۲۲ هزار مترمربع است، چهلستون را هم اگر با همان نگاه موزهای در نظر بگیریم، مساحت تمام این موزهها در مجموع بالغبر هفت هکتار میشود، یعنی معادل مساحت مجموعه ریسباف، اما موقعیت این موزهها بهواسطه قرارگیری در مرکز تاریخی اصفهان، استراتژیکتر از ریسباف است، در حالی که این فضاها نقشی در زندگی یک اصفهانی ندارد، به همین جهت باید این پرسش اساسی را از خود بپرسیم که نسبت موزه ریسباف با شهروند اصفهانی چیست؟
وی ادامه داد: به نظر من گردشگری علیرغم نکات مثبتش میتواند آفتهایی برای ما به وجود آورد، ما به پدیدهها با نگاه صرفاً گردشگری بنگریم، درصورتیکه مقدم بر آن باید این پدیدهها را در چارچوب شهروند اصفهانی تعریف کنیم. باید بررسی شود که در تبدیلشدن مجموعه ریسباف به موزه به چه اندازه نسبت داشتن آن با شهروند اصفهانی رعایت میشود؟ مخاطب این موزه گردشگران هستند یا شهروندان اصفهانی؟ و مهمتر از همه، قرار است با تأسیس موزه چه فضای یکبارمصرف دیگری همچون بعضی موزههای شهر اصفهان برای شهروندان ایجاد کنیم؟
این معمار تأکید کرد: متولیان امر در حوزه تبدیل کردن ریسباف به موزه باید این پرسش اساسی را از خود بپرسند که امروز میخواهیم چهکنیم که هفت هکتار مجموعه ریسباف با هفت هکتار موزههای دیگر اصفهان فرق داشته باشد؟ برخورد درست با ریسباف امکان و فرصت نیست بلکه یک ضرورت است. امروز ریسباف یکی از معدود و آخرین فرصتهای ما برای مطالعه، شناخت و آگاهی نسبت به آنچه هستیم است.
وی تصریح کرد: بسیاری از پروژهها در استان اصفهان و کشور در قالب ساختار قرارداد خدمات مشاوره معماری تعریف شده است، پروژههای مختلفیدر شهر اصفهان شکلگرفته و هزینههای سنگینی را به این شهر متحمل کرده است که این هزینهها فقط مالی نبوده است بلکه هزینههای زمانی، زیستمحیطی و سایر موارد نیز بوده است. وقتی نتایج این پروژهها را بررسی میکنیم، درخواهیم یافت که بسیاری از این پروژهها یا به اتمام نرسیدهاند یا در صورت اتمام هیچ نتیجه مثبتی برای این شهر و شهروندان نداشتهاند علتیابی این مسئله، یکی از راهکارهای مؤثری است که میتواند از تبدیلشدن پروژه ریسباف به سرنوشت این پروژهها پیشگیری کند.
ریسباف به جای موزه، تبدیل به کارخانه خلاقیت شودبهنام ابوترابیان، پژوهنده منظر فرهنگی ایران اظهار کرد: بیش از یک دهه است که در مورد محصولات فرهنگی ایران مطالعه و تحقیق میکنیم و در این راستا کتب مختلفی هم منتشر شده است. ما در شهر و منطقهای به نام اصفهان که قدمت طولانی و عمیق دارد، زندگی میکنیم که دارای فرهنگ خاص و پیشینه تاریخی است.
وی با بیان اینکه اصفهان از جمله شهرهایی است که از ویژگی منحصربهفرد تاریخی، فرهنگی و هنری برخوردار است، خاطرنشان کرد: در طول دو سده گذشته مردم جامعه ما تلاشهای زیادی کردند که از رودخانه زایندهرود که به شکل خیزاب بود عبور کنند، رودخانهای که آن طرف آن ناپیدا بود و برای اینکه از آن عبور کنند اقدامات و تلاشهای زیادی انجام شد. اگرچه در این مدت تلاشها و اقدامات بزرگی رخ داد اما نتیجه عمده آن این بود که ما دچار فراموشی شدیم که چه بودهایم؟
پژوهنده منظر فرهنگی ایران تاکید کرد: ما در گذشتهای که میتوانیم معتقد باشیم عصر باشکوه اصفهان است، اطراف منطقه چهارباغ بالا که ویژگی اصلی آن این بود که با زایندهرود مرتبط و در حال فعالیت است یک مجموعه خیابان ساختیم که اطراف آن را باغ فراگرفته بود.
وی با بیان اینکه اصفهان در گذشته قطب نساجی کشور به شمار میرفت، افزود: در سده اخیر ما این رویکرد را کنار گذاشتیم و در منطقه چهارباغ بالا کارخانهای ساختیم که میخواست نساجی را به روش و شیوه جدید احیا کند و با صنعت نساجی بهروز، تعامل داشته باشد که در نهایت کارخانه ریسباف ایجاد شد.
ابوترابی ادامه داد: این کارخانه دو دهه فعالیت میکند و بعد از آن ورشکست میشود و در حال حاضر نیز فقط ما شاهد ورشکستگی این مجموعه بزرگ هستیم. روزگاری اصفهان شهری بود که قطب تولید فولاد جوهری در جهان بهشمار میآمد، این فولاد جوهری یکی از مهمترین و خاصترین فولاد بود که فقط برای شمشیرسازی از آن استفاده میکردند.
وی اضافه کرد: متأسفانه اصفهان صنعت آهنگری خود را رها کرد و ذوبآهن و فولاد مبارکه که در نهایت میتوانند تیرهای آهنی بسازند که در صنعت ساختمانسازی از آن استفاده شود. یکی از تبعات این موضوع و وجود اینگونه کارخانههای فولاد این است که آنها کمک کردند که زایندهرود خشک شود یعنی اصفهانی که روزگاری از استادکاران ماهری بهره میبرد و فولاد جوهری تولید میکرد و حکم الماس را داشت، صنعت نساجی سنتی خود را به فراموشی سپرد تا آنجا که موجب شد رودی که نامش زایندهرود است به رود مردهای تبدیل شود.
پژوهنده منظر فرهنگی ایران گفت: همین اشتباهات موجب شد تا پیشرفت حوزه فولاد در اصفهان متوقف شود. کارخانه ریسباف نیز با ارائه صنعت نساجی جدید اگرچه مثل صنعت فولاد به ما خسارت نزد اما در همین راستا گام برداشت تا جایی که مشکلات زیادی را بر صنعت نساجی اصفهان تحمیل کرد. ما میتوانیم فرصتهای را مطرح کنیم که مردم به این نتیجه برسند که اصفهان با پیشینه، ظرفیت و استعدادهایی که دارد، چگونه میتواند در آینده سرنوشت ایران و جهان نقشآفرینی کند.
وی با اشاره به ایجاد موزه جدید و کارکردهای آن گفت: در ابتدا باید توجه داشته باشیم که موزه چه کارکردی میتواند داشته باشد و نقش آن در ترویج فرهنگ ما چیست؟ اگر بخواهیم مجموعهای از جنس ریسباف و فولاد مبارکه ایجاد کنیم کاری بس اشتباه و بیهوده خواهد بود. اگر بخواهیم موزهای همچون موزه ملی تهران یا موزه چهلستون اصفهان بسازیم نیز به نظر من این کار ضرورت نخواهد داشت و کار درستی نخواهد بود. بلکه باید به جای موزه، این مکان را به یک کارخانه خلاقیت تبدیل کنیم، به عبارتی باید موزهای بسازیم که در آن بازاندیشی و تجدیدنظر کرده باشیم و با مشارکت شهروندان و نخبگان مکانی را ایجاد کنیم که به کارکرد موزه اختصاصی اصفهان نزدیکتر شود.
ادامه میزگرد روزهای آتی منتشر میشود.
تهیه و تنظیم: کورش دیباج، دبیر سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاری ایمنا
کد خبر 671029منبع: ایمنا
کلیدواژه: کارخانه ریسباف کارخانه ریسباف اصفهان موزه ريسباف ميزگرد ايمنا شرکت ملی ریسباف موزه منطقه اي اصفهان علیرضا ایزدی اداره هنری سازمان فرهنگی شهرداری اصفهان مهدی تمیزی محمد عرب موزه و موزه داری موزه لوور موزه لوور فرانسه بازدیدکنندگان موزه لوور پاریس معماری موزه لوور تعطیلی موزه لوور موزه منطقه اي موزه هنرهای معاصر اصفهان مدیر موزه هنرهای معاصر اصفهان موزه هاي ايران کمیته ملی موزه های ایران چالش موزه ها بساز و بفروش ها اصفهان در دوره ساساني حوض صفوي شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق تبدیل شدن ریسباف به موزه مجموعه ریسباف میراث فرهنگی سایر کارخانه ها کارخانه ریسباف شهروند اصفهانی برای تبدیل شدن بسازوبفروش ها موزه منطقه ای برخی مسئولان چهارباغ بالا متولیان امر اصفهان پژوه همین جهت ماشین آلات زاینده رود صنعت نساجی شهر اصفهان ریسباف یک مجموعه ای هفت هکتار نظر من همین امر پروژه ها بانک ملی موزه ها موزه ای مهم تر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۲۷۷۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بهرهبرداری از بازار گل و گیاه ارغوان تا پایان ۱۴۰۳
مدیرعامل سازمان ساماندهی مشاغل شهری و فراوردههای کشاورزی شهرداری اصفهان گفت: پروژه بازار بینالمللی گل و گیاه ارغوان فاز به فاز در حال اجرا است و تلاش میکنیم که کل پروژه تا پایان سال جاری به بهرهبرداری برسد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، امیرحسین ماهآورپور امروز _شنبه هشتم اردیبهشت_ در حاشیه بازدید شهردار از پروژههای عمرانی شهر اصفهان اظهار کرد: پروژهای که امروز بازدید شد تحت عنوان «بازار بینالمللی گل و گیاه ارغوان» شامل چند مجموعه از جمله گلهای سرشاخه، گلهای باغ و باغچه و آپارتمانی، مجموعه بزرگ بازار پرندگان زینتی و محله فردا (متعلق به کودکان) است.
وی افزود: این پروژه فاز به فاز در حال اجرا است و تلاش میکنیم که کل پروژه تا پایان سال جاری به بهرهبرداری برسد.
مدیرعامل سازمان ساماندهی مشاغل شهری و فراوردههای کشاورزی شهرداری اصفهان با بیان اینکه سالن سرشاخه و وسایل جانبی کشاورزی شامل گلدان و ادوات کشاورزی، کود و سم و سایر مجموعهها آماده است، تصریح کرد: در معاونت محیط زیست و خدمات شهری شهرداری اصفهان تصمیمگیری میشود که پروژه فاز به فاز به بهرهبرداری برسد یا بهصورت کلی انجام شود.
کد خبر 748480